تهران- ایرنا- اگرچه پیشتر در دولت ترامپ، کاخ سفیدنشینان از پذیرش شکست پروژه «فشار حداکثری» بر ایران اجتناب میکردند اما در دولت بایدن آشکارا بر ناکامی این رویکرد تاکید میشود و سیاستمداران این کشور درصدد اتخاذ تصمیمات منطقی و سیاستگذاریهایی مبتنی بر واقعیتهای موجود در قبال تهران برآمدهاند.
از زمانی که «دونالد ترامپ» با خروج یکجانبه از برجام، کارزار فشار حداکثری را علیه ایران به راه انداخت، تا به امروز بسیاری از دولتمردان این کشور و نیز نمایندگان کنگره از هر دو طیف بر بیهودگی کارزار مذکور مُهر تایید زدهاند که تازهترین آن به موضعگیری چند روز پیش «کریس مورفی» سناتور دموکرات از ایالت «کنتیکت» برمیگردد.
مورفی در پیامی توئیتری به اعلام جزئیاتی از جلسه اخیر «رابرت مالی» نماینده این کشور در امور ایران با اعضای کنگره پیرامون نشست وین پرداخت و نوشت: «حتی یک نفر از مخالفان توافق هستهای با ایران، پیشنهاد بهتری ندارند. تحریمهای فشار حداکثری [علیه ایران] کارساز نبود. خرابکاری و ترور کارساز نبود. جنگ با ایران هم کارساز نخواهد بود. دیپلماسی تنها راه عملی در قبال ایران است که زمان گریز هستهای این کشور را افزایش داده است.»
روی صحبتهای مورفی به «جیم ریش» عضو ارشد کمیته روابط خارجی مجلس سنا بود که در این جلسه محرمانه از دولت بایدن خواسته بود از مذاکرات وین خارج شود.
چرا آمریکا همواره به شکست پروژه فشار حداکثری اعتراف میکند؟
باوجود اصرار دولت ترامپ بر کارساز بودن پیشبرد پروژه تحریم و فشار بر ایران، این پروژه به هیچکدام از اهداف آمریکا منتهی نشد؛ اهدافی چون تغییر رژیم در داخل، تغییر رفتار ایران در منطقه و فرامنطقه و همچنین کشاندن تهران به پای میز مذاکرهای که کاخ سفید چیده بود.
پروژه فشار حداکثری به هیچکدام از اهداف آمریکا منتهی نشد؛ اهدافی چون تغییر رژیم در داخل، تغییر رفتار ایران در منطقه و فرامنطقه و همچنین کشاندن تهران به پای میز مذاکرهای که کاخ سفید چیده بود
پس از دولت ترامپ و شکست وی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، کارشناسان و مقامات این کشور به صراحت از شکست واشنگتن در مواجهه با ایران سخن به میان آوردند. در آن برهه، «مایک پمپئو» وزیر خارجه ترامپ به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اذعان کرد و گفت «در خصوص وادار کردن ایران به کوتاه آمدن و وارد شدن شان به توافقی که واقعا مانع از دستیابی به سلاح هستهای شود، تمام آنچه که امیدوار بودیم بهدست میآوریم، حاصل نشد.»
تنها پمپئو نبود که بر ناکارآمدی تحریم و فشار بر ایران مُهر تایید زد، میانه اسفندماه سال گذشته مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن نیز در این پیوند گفت که «تحریمها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی شدن برده. هر چه اقتصاد ایران از نفت فاصله بگیرد تحریم آن سختتر شده و حمایت بینالمللی از آن کمتر میشود! قابلیتهای موشکی و پهپادی ایران تهدیدی حیاتی برای دشمنان این کشور است. خبر بد این که در فناوریهای مختلف هم خیلی خوب دارند پیشرفت میکنند!»
بنابراین در اینکه آمریکا به اهداف خود دست یافت یا خیر، کارشناسان و بسیاری از مقامات قبلی و کنونی آمریکا معتقدند که تحریم و اعمال فشار اقتصادی تنها یک ابزاری برای دستیابی به هدف است اما تحریم ایران در دولت ترامپ تنها در سطح فشار اقتصادی و یک اقدام تنبیهی باقی ماند و هیچ یک از مطالبات اصلی آنها تحقق نیافت.
ضمن اینکه آمریکا در جبهه های مختلف سیاسی و بین المللی نیز با شکست مواجه شد. رد شدن طرح کاخ سفید برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران از جمله رسواییهای آمریکا به شمار میرفت. آمریکا در زمینههای سیاسی و از طریق مجامع اثرگذار بینالمللی نیز تلاش زیادی را به کار بست ولی هر بار نمایندگان این کشور دست خالی برگشتند. شورای امنیت سازمان ملل که در ماه های پایانی دولت ترامپ برای رسیدگی به قطعنامه پیشنهادی آمریکا با هدف تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران تشکیل جلسه داده بود، طرح پیشنهادی کاخ سفید را تصویب نکرد.
رسوایی سیاسی برای آمریکا که خود یک زمانی بانی تصویب همه قطعنامههای ضدایرانی در شورای امنیت بود، وقتی آشکار شد که تنها یک کشور کوچک «جمهوری دومینیکن» با آمریکا همراهی کرد. ۱۱ نماینده حاضر در نشست به قطعنامه رای موافق ندادند و به رای ممتنع بسنده کردند و همان طور که انتظار میرفت نمایندگان چین و روسیه با آن را مخالفت کردند.
دردولت بایدن نیز نتایج شکست کارزار فشار حداکثری بیشتر خود را نشان داده که نمونه آن را میتوان در افزایش چشمگیر مبادلات تجاری ایران با همسایگان و کشورهای غیرهمجوار، عضویت ایران در اتحادیههای اقتصادی، انعقاد توافقات راهبردی، رهایی تهران از بند نوسانات قیمت در داخل کشور ناشی از مذاکرات وین، عدم اتکا به صادرات نفت و تک محصولی و غیره یافت. ضمن اینکه در زمینه هستهای نیز شاهد افزایش توان ایران با غنای ۲۰ و ۶۰ درصدی هستیم.
در چنین شرایطی اگرچه اعتیاد کاخ سفید به تحریم و فشار اقتصادی همواره وجود داشته اما دولت بایدن در صدد احیای برجام برآمده؛ موضوعی که به مذاق متحدان آمریکا در منطقه شامل برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی خوش نیامده است.
تعمیق شکاف بین آمریکا و محور عبری- عربی
نشریه آمریکایی «اکسیوس» به تازگی گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد همسویی محور عبری- عربی برای مقابله با ایران نتیجهبخش نبوده است
در ابتدای این بحث لازم به بیان است که آمریکای ترامپ در آن برهه افزون بر پشت پا زدن به توافق هستهای و بازگرداندن تحریمهای متوقفشده، در راستای سیاست فشار حداکثری به سیاستهایی تحریکآمیز مانند ترور سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روی آورد و سپاه را در فهرست گروههای تروریستی گنجاند به آن امید که دولت بعدی آمریکا نیز برای احیای توافق با موانع جدی مواجه شود.
امروزه نیز در جریان مذاکرات، پارهای از اختلافات هنوز به قوت خود باقی است و مساله خارج شدن نام سپاه از از فهرست مذکور یکی از این موارد اختلافی به شمار میرود؛ اختلافی که گویی دولت آمریکا با آن کنار آمده اما جمهوریخواهان داخلی و متحدان عبری- عربی با ابزارهای مختلف در صدد فشار بر تیم بایدن در این زمینه هستند.
چندی پیش به خاطر اختلافات متحدان آمریکایی با سیاستهای بایدن و همچنین درک شکست کارزار فشار حداکثری علیه ایران، مقامات رژیم صهیونیستی دست به کار شدند تا با اجماعسازی علیه تهران، این کارزار را با محوریت خود حفظ کنند و «نفتالی بنت» نخست وزیر این رژیم روز سهشنبه ۱۲ بهمن در یک سخنرانی در تلآویو ادعا کرد که «کارزار تضعیف ایران آغاز شده و در همه عرصهها از جمله هستهای، اقتصادی، سایبری و به صورت آشکار و نهان در حال اجرا است.»
از نگاه ناظران، رژیم صهیونیستی که همواره با اقدامات خرابکارانه در تاسیسات هستهای از «تسا»ی کرج گرفته تا نطنز و نیز شهادت دانشمندان هستهای ایران راه به جایی نبرد، اینک اجماعسازی علیه تهران با ابزار پیوند با دولتهای عرب منطقه را در برنامه خود دارد، به آن امید که از این طریق اثرگذاری بیشتری بر کاخ سفیدنشینان داشته باشد.
تلاش برخی اعراب و صهیونیستها برای احیای کارزار شکستخورده آمریکا بیش از آنکه جدی و واقعی به نظر برسد، تکاپویی نمادین برای زنده نگهداشتن میراث شوم ترامپ علیه ایران استنشریه آمریکایی «اکسیوس» به تازگی گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد همسویی محور عبری- عربی برای مقابله با ایران نتیجهبخش نبوده است.
اکسیوس به نشست اخیر وزرای خارجه مصر، مراکش، امارات، بحرین و اسرائیل در صحرای نقب اشاره میکند که آنها درباره توافق هستهای و تبعات آن در منطقه ابراز نگرانی کرده و با خارج شدن نام سپاه از فهرست تروریستی آمریکا مخالفت کردهاند؛ موضوعی که حال به شکاف میان آمریکا و این دسته از کشورها دامن زده است.
کارشناسان بر این باورند، تاریخ انقضای کارزار فشار حداکثری علیه ایران مدتها پیش فرا رسیده و بایدن باوجود تلاش برای راضی نگهداشتن متحدان منطقهای اما به توافق با ایران نیاز دارد و در نهایت در راستای منافع آمریکاییها حرکت خواهد کرد. در مقابل، تلاش برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی برای احیای کارزار شکستخورده آمریکا بیش از آنکه جدی و واقعی به نظر برسد، تکاپویی نمادین در راستای زنده نگهداشتن میراث شوم ترامپ علیه ایران است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
آخرین بروزرسانی سایت: 1400-12-18 19:40